عشق تو شوخی زیبایی بود ک خدا با قلب من کرد...

 زیبا بود اما شوخی بود ‌. حالا تو بی‌ تقصیری حتی خدای تو هم بی‌ تقصیره . من تاوان اشتباه خودمو پس میدم . تموم این تنهایی تاوان جدی گرفتن اون شوخی بود .

  • Samane| سمانه
  • پنجشنبه ۴ دی ۹۹

حرف های زیادی برای نگفتن دارم...!

از آن حرف‌هایی که نمی‌شود گفت، نمی‌توان گفت، اصلاً نباید گفت.

از آن‌هایی که شنیدنشان، سخت‌تر از بیانشان است.

از آن حرف‌های مگو که نه زبانی برای خواندن دارند و نه اندیشه‌ای برای دانستن.

از آن‌هایی که باید شامگاهان، با چشمانی خسته و خونین، سیگاری بر لب، ناامید و آرام، بنشینی و بر زبان نیاوری.

در تنهایی خود، مجهول بمانی؛ در عظمت بی‌کسی‌ خود هیچ نیابی و بار سنگین این خاموشی را، به تنهایی به دوش بکشی،

مبادا که حرمت و قداست سکوت، با حقارت واژه، به تباهی گراید و خدشه‌دار شود... .


  • Samane| سمانه
  • يكشنبه ۳۰ آذر ۹۹

من آدم امیدواری بودم همیشه، اما دیگه نیستم..

امیدوار بودن سخته، هربار که آدما و زندگی میان سراغت و امیدتو نشونه میگیرن، خشمگین و آزرده میشی، امید که نداشته باشی آسیب‌ ناپذیری انگار، چیزی نداری که کسی ازت بگیرتش، غم‌انگیز نیست اصلا، غم‌انگیز به نظر میاد فقط، اتفاقا پر از آرامشه..

دیگه منتظر هیچ چیز نیستی و چیزی هم تکونت نمیده..

تو این دنیای بزرگ بی‌ در وپیکر که هرثانیه یه گوشه‌ش داره تکون میخوره و زیرو رو میشه چی بهتر از تکون نخوردن؟!

  • Samane| سمانه
  • شنبه ۲۹ آذر ۹۹

یک ضرب المثل آلمانی هست که میگه:

《Liebe kann Berge versetzen》

یعنی: عشق، کوه ها را جا به جا میکند.

  • Samane| سمانه
  • شنبه ۲۹ آذر ۹۹

- نامه خودکشی

واقعا به من خوش گذشت.

متشکرم و خداحافظ!

•رومن گاری

  • Samane| سمانه
  • شنبه ۲۹ آذر ۹۹

I need someone...

 in my life who cares anout me as much as I care about them because I’m so tired of always being the one who cares more.

  • Samane| سمانه
  • جمعه ۲۸ آذر ۹۹

:)))

اونا اسم تو رو میدونن، من بوی تو رو...
  • Samane| سمانه
  • پنجشنبه ۲۷ آذر ۹۹

~ دکتر علی شریعتی

فقر، همه جا سر می کشد

فقر، گرسنگی نیست ، عریانی  هم  نیست

فقر، چیزی را  " نداشتن " است ولی  آن چیز پول نیست ...

طلا و غذا نیست ....


فقر، همان گرد و خاکی است که بر کتاب های فروش نرفته ی یک کتاب فروشی می نشیند ....


فقر، تیغه های برنده ماشین بازیافت است ‌ که روزنامه های برگشتی را خرد می کند ....


فقر، کتیبه ی سه هزار ساله ای است که روی آن یادگاری نوشته اند .....

فقر، پوست موزی است که از پنجره ی یک اتومبیل به خیابان انداخته میشود ...

فقر، همه جا سر می کشد ...


فقر ، شب را " بی غذا "  سر کردن نیست

فقر ، روز را  " بی اندیشه " سر کردن است

  • Samane| سمانه
  • يكشنبه ۲۳ آذر ۹۹

ادمی را میتوان شناخت


از کتاب‌هایی که می‌خواند

و دوستانی که دارد

و ستایش‌هایی که می‌کند

و لباس‌هایش و سلیقه‌هایش 

و از داستان‌هایی که نقل می‌کند

و ظاهر خانه‌اش

زیرا هیچ‌چیز بر روی زمین مستقل و مجرد نیست بلکه همه‌ی چیزها تا بی‌نهایت با هم پیوند و تاثیر دارند.



👤 #رالف_والدو


  • Samane| سمانه
  • يكشنبه ۲۳ آذر ۹۹

- رو یه نگاه نتیجه گیری نکنید:)

یه فیلمی که تا حالا ندیدید رو بردارید ، شروع کنید ده ثانیه از وسطش رو ببینید ، تصورتون راجب اون سکانس و ادمای توش رو تو ذهنتون نگه دارید ، بعد بشینید فیلم رو از اول نگاه کنید ،وقتی رسیدید به همون سکانس می‌بینید که چقدر تصوراتتون غلط بوده ، تو زندگی هم همینِ !

  • Samane| سمانه
  • دوشنبه ۵ آبان ۹۹
موضوعات
نویسندگان